مردی نزد آیه اله گزی می آید وازهمسایه خود شکایت می کند،که شب وروزبادوستانش به عیش وطرب مشغول هست وزندگی را برمن تلخ کرده است.مرحوم به او می گوید ، یک شب او ودوستانش را برای شام به خانه ات دعوت کن ومن هم می آیم.آن مرد امر را انجام می دهد شب مهمانی فرا می رسد وشیخ هم به خانه آن مرد می رود.مهمانان تعجب کرده ،ولی باخود می گویند : بدنشد.امشب یک مقداری هم سربه سر می گذاریم وحالی می کنیم.خلاصه تا وارد می شود، امر می کندسفره را بگسترند وشام لغات زبان گزی ( 58 ) :
یک ضرب المثل گزی :
فراخوان شاعران اهل گز وساکن درهرنقطه دنیا:
هم ,شب ,یک ,خانه ,مرد ,امر ,آن مرد ,به خانه ,کرده ،ولی ,تعجب کرده ,رود مهمانان
درباره این سایت