پلِه(pele): آبسه دندان ، متورم و چرکی شدن دندان

پَن نَئَه(pan na a): پرتاب شده

پَن ناموُن(pan nAmun) : پرتاب کردن چیزی درطول

پَن ناموُن(pan nAmun) : گرفتن موی کلّۀ گوسفند بوسیله آتش

پِنا (penA) : پناه ، کنار

پِنا آتیش (penA Atish): کنار آتش

پِنا گی (penAgi): کناره ، محدوده

پِناگیت (penAgit): پناه گرفتن

پِناگیتاموُن (penAgitAmun): پناه گرفتن

پَنجُ دُو  (panjdo): نوعی قرارداد مابین زارع و ارباب بوده که سه سهم آن را ارباب می برده و دو سهم آن را زارع      می برده است

پَنجُ یِک (panj yek) : خمس ، سهم کشاورز در زراعت اربابی

پَند  (pand): نصیحت

پُِور وار(purvAr): پسر وار

پُِوربِرا (pur berA): پسربرادر ، برادرزاده

پُِورخُوخ (purxox): خواهرزاده ، پسرخواهر

پُورِس (pures) : نوعی نخ در چرخ ریسی

پُورِساموُن(puresAmun) : نخ نخ کردن گلوله های نخ

پُِورِسنا  (puresnA0: نخ نخ کردن

پُِورُِشُِو (poresho): پریشب

پُِوروُنِه(purune) : پسرانه

تا چرا سو زو وه ماما زه نو وه

(تاوقتی چراغ می سوزد مادر می زاید)

T čer suzuve mama zenuve

کنایه از :

دنباله کاری را قطع نکردن

منبع: کتاب اصطلاحات ،کنایات وضرب المثل هادرزبان گزی

نوشته : آقای محمدعلی یزدانی گزی

             بسمه تعالی

پیش و پسی بست صف کبریا

پس شعرا آمد وپیش انبیا

سخنور گرامی :

به اطلاع می رساند : در نظراست کتاب تذکره الشعرای شهر گز که شامل زندگی نامه واشعار شاعران شهرگز می باشد ،به زیور طبع آراسته گرددواین امرمهم انجام نخواهدگرفت،مگر بایاری وهمکاری شما عزیزسخنور. چنانچه تمایل دارید ،صفحاتی ازاین کتاب به شرح حال واشعار شما مزین گردد، خواهشمنداست ،شرح حال وسروده های چاپ نشده خود(حداقل 10 سروده )را به همراه یک عکس جدید،حدالامکان بر روی فلاش ویا c.d  ،تا 30/08/1398 به نشانی : گز.انتهای بلوار امام خمینی .کوی یاسمن.پلاک 11.طبقه اول ، یا با شماره : 09132194235 جهت تحویل سروده های خود ،تماس بگیرید.هم چنین می توانید به آدرس تلگرامی شماره فوق ارسال نمائید. لازم به یادآوری است که هزینه چاپ کتاب به نسبت تعداد شاعرانی که اعلام آمادگی نموده اند ، تقسیم ودریافت خواهد شد.برای ارائه نظر یا پشینهاد خود و هم چنین  اگرسوالی داشتید ،باشماره :   09132194235   (  حق شناس )تماس بگیرید.

 

دکتر محمد داورپناه جزي

استاد دانشگاه / دکتراي علوم کامپيوتري

فرزند عبدالکريم / متولد 1336 شهرگزبرخوار

تحصيلات ابتدايي را در دبستان انوري گز گذرانده و سال آخر دبستان را در دبستان ملي هدف اصفهان در سال 1346به پايان رساند. پس از اخذ ديپلم در سال 1352 و شركت در كنكور، با توجه به علاقه اش به رشتة كامپيوتر، در رشتة كاربرد كامپيوتر و آناليز سيستم‌ها در مدرسة عالي كامپيوتر پذيرفته شد. پس از پايان تحصيلات دورة كارشناسي درسال 1356موفق به اخذ پذيرش از چندين دانشگاه آمريكا شد، كه از بين آنها انستيتو تكنولوژي كاليفرنيا (CALTECH) را به دليل نوع تحقيقات در حال انجام و شرايط خاص تحصيلي آن انتخاب نمود. در سال 1371 براي ادامة تحصيل به صورت بورسية وزارت علوم، تحقيقات و فناوري همراه با همسر و دو فرزندش به كشور انگلستان عزيمت كرد و در دانشكدة فني دانشگاه منچستر (UMIST) تا سال 1375 به تحصيل در دورة دكترا پرداخت. پس از بازگشت به ايران، علاوه بر تدريس و تحقيق، مسئوليتهاي مختلف نيز در دانشگاه صنعتي اصفهان به ايشان واگذار گرديدكه اهم آنها عبارتند از: عضويت در شوراي مديريت و سپس مديريت دانشكده برق و كامپيوتر، معاونت آموزشي دانشكده، قائم مقام و سپس رئيس پژوهشكده برق و كامپيوتر، رئيس پژوهشكده فناوري اطلاعات و ارتباطات، مديريت گروه مهندسي كامپيوتر و فناوري اطلاعات در دانشكدة برق و كامپيوتر. در طول تصدي مسئوليت رياست پژوهشكده، چندين پروژة تحقيقاتي بسيار بزرگ در سطح ملي به ويژه پروژه‌هاي استراتژيك دفاعي در اين پژوهشكده تحت مديريت ايشان با موفقيت خاتمه يافته است. در مرداد ماه سال 1388 از دانشگاه صنعتي اصفهان بازنشسته شد و بلافاصله در مؤسسه آموزش عالي صنعتي فولاد که در سال 1384 به همراه تعدادي از همکاران دانشگاهي تاسيس کرده بودند به صورت تمام وقت فعاليتهاي علمي خود را ادامه دادند. حاصل چهل سال فعاليت علمي ايشان، علاوه بر تربيت و آموزش هزاران دانشجو، تاليف دو کتاب و انتشار نزديک به 50 مقاله علمي در ژورنالهاي معتبر بين المللي، و ارايه بيش از 120 مقاله علمي در کنفرانسهاي داخل و خارج کشور و همچنين انتشار بيش از چهل گزارش فني طرحهاي پژوهشي مي باشد.

 

ما زنده به آنيم که آرام نگيريم             موجيم که آسودگي ما ، عدم ماست

برسر تربت ما چون گذری همت خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهدبود

مرحوم حاج اسماعیل غفاریان مردوارسته ای که یک عمر درگمنامی زیست .مردخیری که اندوحته ای ذخیره نکردوهرآنچه باکارکردن بدست می اورددرراه خداهرینه می کرد.دردهه 70شمسی برای کمک به ساختمان تکیه 12امام محله حاجی شهرگز مبلغ 7500000ريال ومبلغ 2500000ريال به ساختمان مسجدپایداری گز کمک کرد. مرحوم حاج اسماعیل نمونه عبدصالح خدابودند.درسال 1379دیده از جهان خاکی فروبست وپیکرمقدسش درگارشهدای گزآرام گرفت و روح گرامی اش در جوار قرب حق سکنی گرفت. خدایش رحمت کناد.یادش گرامی.

هرگز نمیردآن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است برجریده عالم دوام ما

زنده نام حاج سیدابراهیم هاشمی مردوارسته ای که یک عمردرنهایت ساده زیستی زندگی کرد ودوفرزندبرومند (سیداکبرهاشمی – سیدعباس هاشمی ) خودرا تقدیم اسلام وانقلاب اسلامی نمود.فرزند او حجت الاسلام دکتر سیدحسن هاشمی هم اکنون درسنگر تبلیغ دین مبین اسلام به فعالیت مشغول اند.مرحوم نمونه کامل عبدصالح خدابودند .ایشان درسال 1384هجری شمسی دیده ازنقاب خاک فروبست وتن خاکی اودرگارشهدای گزبه خاک سپرده وروح گرامی اش درجوارقرب رحمت حق سکنی گرفت. خدایش رحمت کنادوبیامرزاد.

بسیاری از مردم شهرگزبرخوارومردم منطقه برخوار وبعددرسراسراستان اصفهان وبعددرسطح ملی ،شایداز خیلی حوادث جنگ تحمیلی که اتفاق افتاده است ،بی خبریاشندویااگر آن موردرا بدانند بطور سرسری ازآن گذر می کنند. یکی ازاین حوادث بسیارمهم که متاسفانه درزمان وقوع آن ازدید اکثرمردم ایران وبخصوص مردم منطقه برخوار وعلی الخصوص مردم شهرگز برخوار مخفی ماندوسالیان درازی ازآن خبرنداشتیم، ساقط کردن هواپیمای جنگی سوخو-22 درروزهای آغازین جنگ تحمیلی بدست استوارابوالحسن عسگری بود.دنباله ماجرارا از سایت :سامانه پدافندی سطح به هوای بریتانیایی راپیرایران به روایت امیرآزادمی خوانیم:

اولین پرتاب موشک راپیر در پایگاه دوم شکاری تبریز و کارنامه درخشان آن به نقل از یکی از فرماندهان یگان پدافندی تبریز:

هفتم مهر ماه سال 59 بود صدمات وارده در حملات هوایی به حداقل رسیده بود فقط در چند مورد هواپیماهای عراقی در اثر آتش پرحجم پدافند در حین فرار قسمتهایی از باند را هدف قرار داده بودند که بلافاصله با تلاش نفرات جان برکف گردان تاسیسات پایگاه ترمیم شده بود . دشمن پس از قطع امید از پایگاه هوایی تصمیم گرفته بود پالایشگاه و کارخانجات صنایع سنگین را هدف قرار دهد گسترش رینگهای پدافندی در نقاط خارج پایگاه عملا شدنی نبود دشمن این موضوع را به خوبی می دانست به همین دلیل از دالان موجود در ارتفاعات سهند قصد داشت خود را به پالایشگاه تبریز برساند دالان به گونه ای بود که پرسنل پدافند در لحظه ای موفق به رویت هواپیما می شدند که امکان هیچگونه عکس العملی بروی آنها وجود نداشت و بدلیل ارتفاع کمی که هواپیماهای دشمن داشتند معمولا حملاتشان موفقیت آمیز انجام می شد در طول سه ماه ابتدایی جنگ بارها پالایشگاه مورد هدف قرار گرفت تا اینکه اصرار و منطق استاندار و امریه از ستاد ما را وا داشت که ضمن یک برنامه ریزی دقیق ساخت مواضع کمکی و جاده مواصلاتی را علی رغم شرایط بد جوی در منطقه پالایشگاه با همکاری اداره راه و شخص استادار شروع نمایم و دفاع هوایی پالایشگاه را به حد مطلوبی برسانم یکی از این اقدامات استقرار یک رسد از موشک راپیر در مجاورت جاده مراغه بود که انگیزه آن موفقیت بسیار چشمگیری بود که بهره برداری از این سیستم در دفاع از پایگاه را نصیب ما کرد.
من شخصاً باتوجه به عدم بهره برداری نهاجا از سیستم نایگر کت و سی کت دید خوبی در مورد سیستم های پدافندی انگلستان نداشتم و تجربیات من در میادین تیر راپیر» نیز این دید را تقویت میکرد ولی بهیچ وجه این طرز فکر به پرسنل علاقمند و مشتاق این سیستم القاء نمیشد و همواره سعی داشتم مواضع راپیر را که از ابعاد فنی پیچیده تری برخوردار بود در حالت آماده باش کامل فنی و عملاتی و آموزشی قرار دهم. در این راه همواره از تلاشهای ستوان صنعتی نیا که از دانش بسیار بالایی در سیستم راپیر برخوردار بود بهره برداری کردم و نمی دانم به چه انگیزه ای همواره اطمینان داشتم سیستم راپیر در تبریز موفق خواهد بود و تنها این بود که سعی در القاء آن به پرسنل داشتم. پرسنل راپیر از اینکه تعداد قابل توجهی هواپیما فقط توسط سیستم اورلیکن و 23 میلیمتری ساقط شده بود احساس غربت گزنده ای میکردند که برای من بسیار ناگوار بود.
حملات دشمن برق آسا بود. هواپیماهای مهاجم بطرف پایگاه نیز عموماً از دالان ارتفاعات سهند استفاده می کردند. حداکثر فاصله آن از لحظه ظاهر شدن تا پایان بیش از 5 کیلومتر نمی توانست باشد.
درگیرو دار آتش سنگین توپها سیستم راپیر منزوی و نگران در انتظار فرصتی بود که خودی نشان دهد و این ابراز وجود افتخار امیز در لحظاتی روی داد که تنها امید منطقه به سیستم راپیر بود و بس.
در ساعت 1030 مورخه 9/7/59 سه فروند هواپیما از دالان پیش گفته ظاهر شدند یک فروند پالایشگاه را مورد حمله برق آسا قرار داد و دو فروند دیگر در ارتفاع بسیار کم با سرعتی برق آسا بطرف پایگاه هجوم آوردند. دود برخاسته از پالایشگاه این توهم را ایجاد کرد که هدف اصلی پالایشگاه بوده و حمله هوایی خاتمه یافته است اما من که در آن لحظه در حوالی موضع 2 راپیر بودم هواپیماهای مهاجم را دیدم و خوشبختانه نمره 1، موضع راپیر نیز همچنین!
در لحظه ظهور هواپیما برفراز پایگاه تعدادی از توپها شروع به تیراندازی کردند و موضع 2 راپیر علیرغم اینکه رادار سیستم هدف را در اختیار نداشت و اصولاً در برد مناسب برای درگیری نبود. اولین موشک راپیر را در پایگاه تبریز شلیک کرد و من از اولین لحظه برخاستن موشک تا اصابت آن را همراهی کردم.با توجه به شرایط مطلوب و پرتاب در 5 ثانیه اول پرواز، موشک راپیر حلقوم یک فروند سوخو-22» را در ابتدای باند فشرد و در حوالی انبار مهمات، هواپیمای سنگین عراقی با صدائی مهیب درهم پیچد و شعله های آتش زبانه کشید و از خلبان آن تنها یک لنگه پوتین برجای ماند. بلافاصله پس از درگیری بسمت موضع 2 راپیر رفتم استوار عسگری کماکان در صندلی نمره 2 سراز دستگاه اپیتیک بر نیمداشت و هنوز باور نداشت چه حماسه ای آفریده نزدیک رفتم و از پشت به موهای ژولیده اش بوسه زدم سرش را بالا آورد خیلی سعی داشت غرور خود را حفظ کند. قامت سنگین خود را جابجا کرد که برخیزد اجازه ندادم و گفتم بنشید و بازهم مراقب باشد سعی می کرد خود را کنترل کند اما نمی شد دو قطره اشک شوقی را که در گوشه چشمانش حلقه زده بود ندید و اشک شوق نریخت…

لازم به توضیح می باشد آقای عسگری بعداز مطالعه چندین دوره کتب تفاسیر قرآنی در مدت 17سال ،جزوه ای به عنوان تفسیر موضوعی قرآن مجید نوشته اند که دراین جزوه مطالبی که درقرآن آمده است را به ترتیب حروف الفبا تنظیم نموده اند. مطالعه این جزوه یک اطلاعات کلی درباره قرآن وموضوعات آن به انسان ارائه می دهد. آن دسته از عزیزانی که تمایل به تهیه این جزوه دارند می توانند باشماره همراه : 09132194235 تماس بگیرندویادرهمین پست ،درقسمت نظرات ،پیام بفرستند.

تقدیم به حضرت فاطمه سلام الله علیها :

سراینده : آقای محسن عابدی :

توعاشقانه ای از جنس کوثری بانو عجیب نیست که مادر مقدس است وعزیز دلی شکسته تر از پهلوی تو دارم من شکسته ای همه دیوار های بی در را ز بی وفایی ما خاکیان به پیش خدا فقط علی است که غمخواری ات کند، هر چند دراین مغازله بیت الغزل تویی اما

نجیب و پاک و زلال و معطری بانو  که تو نهفته به معنای مادری بانو چنین شکسته دلی را نمی خری بانو ولی شکسته ی دیواری ودری بانو بگو شکایت مان را نمی بری بانو تو خود شکسته غم های حیدری بانو تونیز منتظر بیت آخری بانو

ای  فاطمه  تو گلبن باغ  پیـمبری
درزیر نُه  فلک نبودچون تواخـتری
دریای بیکران عنایات ورحمـــتی
سر حلقه  ی ولایت وام پیمبری
نور امامت ازرخ تو جلوه گـربود
چون گوهری به تارک عالم منوری
شد یازده ستاره عیان از وجـود تو
ای ماه چارده زخلایق تو برتـری
تا نُه فلک لوای تو دراهتزاز شد
در جیب آسمان تو یکی عقد گوهری
از جمله کاینات به گـیتی سرآمدی
دربرج معرفت تودرخشـــنده اختری
ذات توذات پاک وجودت وجودحق
فخربشـرتویی که تو زهرای اطهری
طالع تورا بود به حقیقت در افـتخار
چون برگزیده ای توعلی را به همسری
دُرّی گران به پردۀعصمت نهفته ای
داری به سرزحلم وشرف تاج سروری
ثبت است هل اتی به شــئون ومقام تو
زیرا تو روح سورۀ اخلاص وکوثری
درعلم معرفت به جهان کی شود پدید
همچون تو در کلام  وزبان سخنوری
دردامنت حسین وحسن  پروریده اند
تا این یکی به صلح زند رهبری
گردد شهید راه خدا وان دگربه شوق
بردارد از جهان همه جور وستمگری
در مکتب تو زینب کبری به خوانده درس
تا بشکند به فرق ستم کاخ خودسری
روز جزا که جمله خلایق به مند
بردوستان شفیعه ی فردای می
وصف تورا چگونه توان گفت با کلام
زیرا تو برتر از سخن هر سخنوری
جنت هم عاجزاست زوصف کمال تو
با این چکامه می کند اظهار چاکری
ای زن تونیز فاطمه ای درزمان خود
زیرا توهم به سینۀ عالم چو زیوری
داری به هرزمان تورسالت چوفاطمه
در دامنت تو نیز بس آزاده  پروری
باشد حجاب وحلم تورا زینت از جهان
تا این که روز سر افراز  بگذری

سراینده : احمدخاکسار(جنت گزی )

دراین نوشتار که بصورت پست دراین وبلاگ بارگذاری می شود،سعی برمعرفی کتابی به نام : نکته هایی درباره زبان شناسی ایران نوشته آقای محمدعلی یزدانی گزی داریم .وبلاگ فقط منعکس کننده نوشته های کتاب ایشان هست واگر دوست یا دوستانی نظر ویا انتقادی دارند باکمال محبت پذیرفته وبه ایشان منعکس خواهدشدواگر احیانا نیازی به جواب بود ، جواب دراین وبلاگ بارگذاری می شود. بررسی و تحلیل کار مستشرقین و پیروان ایرانی آنها و نقد زبان شناسی ایرانی .

دراین نوشتار که بصورت پست دراین وبلاگ بارگذاری می شود،سعی برمعرفی کتابی به نام : نکته هایی درباره زبان شناسی ایران نوشته آقای محمدعلی یزدانی گزی داریم .وبلاگ فقط منعکس کننده نوشته های کتاب ایشان هست واگر دوست یا دوستانی نظر ویا انتقادی دارند باکمال محبت پذیرفته وبه ایشان منعکس خواهدشدواگر احیانا نیازی به جواب بود ، جواب دراین وبلاگ بارگذاری می شود. بررسی و تحلیل کار مستشرقین و پیروان ایرانی آنها و نقد زبان شناسی ایرانی .

تار کَرت (tArkart) : فراری دادن تار کَرتامون (tArkartAmun) : فراری دادن کسی یا حیوانی تار نَئَه (tArna a) : فراری داده شده تار وِس سامُون : فراری شدن تارَئَه (tAra a) : فرار کرده شده تاراموُن (tArAmun) : فراری شدن تاربومون (tArbomun) : فرار کردن تارَت (tArat) : طهارت تارناموُن (tArnAmun) : دورکردن تاروُزاربُوموُن (tAro zArbomun) : فراری شدن تاریکُ رُوشنا (tAriko rushnA) : تاریک و روشن تاز ری زی (tAz ri zi) : تاجریزی ، نوعی گیاه که دانه های سرخ رنگی به

مردی نزد آیه اله گزی می آید وازهمسایه خود شکایت می کند،که شب وروزبادوستانش به عیش وطرب مشغول هست وزندگی را برمن تلخ کرده است.مرحوم به او می گوید ، یک شب او ودوستانش را برای شام به خانه ات دعوت کن ومن هم می آیم.آن مرد امر را انجام می دهد شب مهمانی فرا می رسد وشیخ هم به خانه آن مرد می رود.مهمانان تعجب کرده ،ولی باخود می گویند : بدنشد.امشب یک مقداری هم سربه سر می گذاریم وحالی می کنیم.خلاصه تا وارد می شود، امر می کندسفره را بگسترند وشام

برای برخی این سوال پیش آمده که چرا بین زبان مردمان بعضی از شهرک ها وروستاهای مرکزی ایران از جمله گز با زبان یهودیان اصفهان (ایرانی ؟) قرابت ومشابهت وجود دارد وکسانی که به علت این تشابه آگاهی ندارند ممکن است عنوان نمایند که زبان این مردمان به دلیل مشابهت با زبان یهودیان ایرانی زبان عبری است بنابراین در این رابطه توضیحی لازم وضروری می نماید : دلیل این که یهودیان ایرانی به این زبان آشناهستند وآن را در محاورات بین خود مورد استفاده قرار می دهند این است که از

تاداری کَرت (tAdAri kart) : حالت عدم توازن تاژِه زُوما (tAxhe zumA): تازه داماد تاژِه کار(tAzhekAr) : مبتدی ، تازه کار تاژِه کَرت (tAzhe kart): تازه کردن ، چیزی نهفته و فراموش شده را مطرح کردن تاژِه کیسِه (tAzhe kise): نودولت تاژِ گی (tAzhegi): تازگی تاژِ گی یا (tAzhegi yA): جدیداً - اخیراً تاسِه بُومُون(tAse bomun) : حالت ویارداشتن تاسِه گی (tAsegi): حالت ویار در زن باردار تاش (tAsh): ادرار ، شاش تاش , جیش , ادرار (tAsh):در لهجه ترکی " تاش " به معنی " یار