محل تبلیغات شما

بسیاری از مردم شهرگزبرخوارومردم منطقه برخوار وبعددرسراسراستان اصفهان وبعددرسطح ملی ،شایداز خیلی حوادث جنگ تحمیلی که اتفاق افتاده است ،بی خبریاشندویااگر آن موردرا بدانند بطور سرسری ازآن گذر می کنند. یکی ازاین حوادث بسیارمهم که متاسفانه درزمان وقوع آن ازدید اکثرمردم ایران وبخصوص مردم منطقه برخوار وعلی الخصوص مردم شهرگز برخوار مخفی ماندوسالیان درازی ازآن خبرنداشتیم، ساقط کردن هواپیمای جنگی سوخو-22 درروزهای آغازین جنگ تحمیلی بدست استوارابوالحسن عسگری بود.دنباله ماجرارا از سایت :سامانه پدافندی سطح به هوای بریتانیایی راپیرایران به روایت امیرآزادمی خوانیم:

اولین پرتاب موشک راپیر در پایگاه دوم شکاری تبریز و کارنامه درخشان آن به نقل از یکی از فرماندهان یگان پدافندی تبریز:

هفتم مهر ماه سال 59 بود صدمات وارده در حملات هوایی به حداقل رسیده بود فقط در چند مورد هواپیماهای عراقی در اثر آتش پرحجم پدافند در حین فرار قسمتهایی از باند را هدف قرار داده بودند که بلافاصله با تلاش نفرات جان برکف گردان تاسیسات پایگاه ترمیم شده بود . دشمن پس از قطع امید از پایگاه هوایی تصمیم گرفته بود پالایشگاه و کارخانجات صنایع سنگین را هدف قرار دهد گسترش رینگهای پدافندی در نقاط خارج پایگاه عملا شدنی نبود دشمن این موضوع را به خوبی می دانست به همین دلیل از دالان موجود در ارتفاعات سهند قصد داشت خود را به پالایشگاه تبریز برساند دالان به گونه ای بود که پرسنل پدافند در لحظه ای موفق به رویت هواپیما می شدند که امکان هیچگونه عکس العملی بروی آنها وجود نداشت و بدلیل ارتفاع کمی که هواپیماهای دشمن داشتند معمولا حملاتشان موفقیت آمیز انجام می شد در طول سه ماه ابتدایی جنگ بارها پالایشگاه مورد هدف قرار گرفت تا اینکه اصرار و منطق استاندار و امریه از ستاد ما را وا داشت که ضمن یک برنامه ریزی دقیق ساخت مواضع کمکی و جاده مواصلاتی را علی رغم شرایط بد جوی در منطقه پالایشگاه با همکاری اداره راه و شخص استادار شروع نمایم و دفاع هوایی پالایشگاه را به حد مطلوبی برسانم یکی از این اقدامات استقرار یک رسد از موشک راپیر در مجاورت جاده مراغه بود که انگیزه آن موفقیت بسیار چشمگیری بود که بهره برداری از این سیستم در دفاع از پایگاه را نصیب ما کرد.
من شخصاً باتوجه به عدم بهره برداری نهاجا از سیستم نایگر کت و سی کت دید خوبی در مورد سیستم های پدافندی انگلستان نداشتم و تجربیات من در میادین تیر راپیر» نیز این دید را تقویت میکرد ولی بهیچ وجه این طرز فکر به پرسنل علاقمند و مشتاق این سیستم القاء نمیشد و همواره سعی داشتم مواضع راپیر را که از ابعاد فنی پیچیده تری برخوردار بود در حالت آماده باش کامل فنی و عملاتی و آموزشی قرار دهم. در این راه همواره از تلاشهای ستوان صنعتی نیا که از دانش بسیار بالایی در سیستم راپیر برخوردار بود بهره برداری کردم و نمی دانم به چه انگیزه ای همواره اطمینان داشتم سیستم راپیر در تبریز موفق خواهد بود و تنها این بود که سعی در القاء آن به پرسنل داشتم. پرسنل راپیر از اینکه تعداد قابل توجهی هواپیما فقط توسط سیستم اورلیکن و 23 میلیمتری ساقط شده بود احساس غربت گزنده ای میکردند که برای من بسیار ناگوار بود.
حملات دشمن برق آسا بود. هواپیماهای مهاجم بطرف پایگاه نیز عموماً از دالان ارتفاعات سهند استفاده می کردند. حداکثر فاصله آن از لحظه ظاهر شدن تا پایان بیش از 5 کیلومتر نمی توانست باشد.
درگیرو دار آتش سنگین توپها سیستم راپیر منزوی و نگران در انتظار فرصتی بود که خودی نشان دهد و این ابراز وجود افتخار امیز در لحظاتی روی داد که تنها امید منطقه به سیستم راپیر بود و بس.
در ساعت 1030 مورخه 9/7/59 سه فروند هواپیما از دالان پیش گفته ظاهر شدند یک فروند پالایشگاه را مورد حمله برق آسا قرار داد و دو فروند دیگر در ارتفاع بسیار کم با سرعتی برق آسا بطرف پایگاه هجوم آوردند. دود برخاسته از پالایشگاه این توهم را ایجاد کرد که هدف اصلی پالایشگاه بوده و حمله هوایی خاتمه یافته است اما من که در آن لحظه در حوالی موضع 2 راپیر بودم هواپیماهای مهاجم را دیدم و خوشبختانه نمره 1، موضع راپیر نیز همچنین!
در لحظه ظهور هواپیما برفراز پایگاه تعدادی از توپها شروع به تیراندازی کردند و موضع 2 راپیر علیرغم اینکه رادار سیستم هدف را در اختیار نداشت و اصولاً در برد مناسب برای درگیری نبود. اولین موشک راپیر را در پایگاه تبریز شلیک کرد و من از اولین لحظه برخاستن موشک تا اصابت آن را همراهی کردم.با توجه به شرایط مطلوب و پرتاب در 5 ثانیه اول پرواز، موشک راپیر حلقوم یک فروند سوخو-22» را در ابتدای باند فشرد و در حوالی انبار مهمات، هواپیمای سنگین عراقی با صدائی مهیب درهم پیچد و شعله های آتش زبانه کشید و از خلبان آن تنها یک لنگه پوتین برجای ماند. بلافاصله پس از درگیری بسمت موضع 2 راپیر رفتم استوار عسگری کماکان در صندلی نمره 2 سراز دستگاه اپیتیک بر نیمداشت و هنوز باور نداشت چه حماسه ای آفریده نزدیک رفتم و از پشت به موهای ژولیده اش بوسه زدم سرش را بالا آورد خیلی سعی داشت غرور خود را حفظ کند. قامت سنگین خود را جابجا کرد که برخیزد اجازه ندادم و گفتم بنشید و بازهم مراقب باشد سعی می کرد خود را کنترل کند اما نمی شد دو قطره اشک شوقی را که در گوشه چشمانش حلقه زده بود ندید و اشک شوق نریخت…

لازم به توضیح می باشد آقای عسگری بعداز مطالعه چندین دوره کتب تفاسیر قرآنی در مدت 17سال ،جزوه ای به عنوان تفسیر موضوعی قرآن مجید نوشته اند که دراین جزوه مطالبی که درقرآن آمده است را به ترتیب حروف الفبا تنظیم نموده اند. مطالعه این جزوه یک اطلاعات کلی درباره قرآن وموضوعات آن به انسان ارائه می دهد. آن دسته از عزیزانی که تمایل به تهیه این جزوه دارند می توانند باشماره همراه : 09132194235 تماس بگیرندویادرهمین پست ،درقسمت نظرات ،پیام بفرستند.

لغات زبان گزی ( 58 ) :

یک ضرب المثل گزی :

فراخوان شاعران اهل گز وساکن درهرنقطه دنیا:

راپیر ,سیستم ,پایگاه ,پالایشگاه ,ای ,یک ,بود که ,موشک راپیر ,خود را ,را به ,سیستم راپیر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها